دنیای من محمد
به بهاران سوگند که تو بر خواهی گشت،من به این معجزه ایمان دارم
سمی نوشت: گاهی دلم می خواهد جای غریبه های پیاده رو خیابان های شهر تو بودم شاید... گاهی اتفاقی تورا می دیدم !! و یک دل سیر نگاهم را به قدم هایت می دوختم قامتت را با نگاه بوسه باران می کردم آنقدر که تمام تنت بوی نگاهم را بگیرد!!! در آن ازدحام شاید نگاه تو هم اتفاقی به نگاه غمگینم گره می خورد!!! . . . تو چه بر سرم آورده ای که من به دیدار غریبانه ی اتفاقی هم راضی شده ام !!!
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |